بکارگیری فناوری دیجیتال در راستای رشد کسب و کار

مدیران و رهبران در هر نوع صنعت و کسب‌وکار، باید رویکردی فعالانه برای پذیرش فناوری دیجیتال داشته باشند. آنها باید از روش‌های تصادفی که در آن فناوری‏های مختلف صرفاً به دلیل در دسترس بودن یا مطرح بودن بکار گرفته می‌شوند حذر ‏کنند.

مدل «آمادگی پذیرش فناوری دیجیتال»، مدیران و کارشناسان را در طراحی نقشه‌راه پذیرش فناوری دیجیتال در سازمان‌ها یاری می‌دهد و با دیدگاهی کل‌نگرانه، امکانی برای ارزیابی آمادگی پذیرش فناوری دیجیتال نیز فراهم می‌سازد. در این مدل می‌توان به جای «فناوری دیجیتال» هر عنوانی از فناوری‌ها از «متاورس» و «هوش مصنوعی» گرفته تا «پردازش ابری» و یا حتی «نرم‌افزار مدیریت روابط مشتریان» را در نظر گرفت.

بر اساس این مدل، برخی نکاتی که سازمان‌ها و شرکت‌ها در ارتقای آمادگی پذیرش فناوری دیجیتال باید به آنها توجه کنند عبارتند از:

oسازمان باید چشم‌انداز واضح و مشترکی از دلایل بکارگیری فناوری دیجیتال داشته باشند. وضوح چشم‌انداز به شناسایی حامی(های) مناسب، تعیین جهت و زمان مناسب، و همچنین تعیین محدوده و مقیاسی که سازمان می‌خواهد به آن دست یابد کمک می‌کند. 

oسازمان باید رویکرد معینی برای آزمودن یا پیاده‌سازی فناوری دیجیتال تعریف کند. انتخاب این روش و رویکرد پیاده‌سازی، از کلیدی‌ترین عوامل بنیادی موفقیت در پذیرش یک فناوری دیجیتال است. با توجه به شرایط سازمان و ماهیت فناوری، رویکرد متفاوتی برای بکارگیری فناوری‌های مختلف تعریف می‌شود. رویکرد پیاده‌سازی می‌تواند به شکل PoC، پایلوت، پیاده‌سازی موازی یا پیاده‌سازی بیگ بنگ باشد.

oسازمان باید قابلیت‌های لازم فناورانه خود را بشناسد و در موارد لازم آنها را توسعه دهد. در قابلیت فناوری اطلاعات به استراتژی پذیرش فناوری جدید، نقشه‌راه فناوری، وضعیت زیرساخت فناوری اطلاعات، اکوسیستم نرم‏افزارهای کاربردی، حاکمیت معماری و قابلیت‌های داخلی فناوری اطلاعات توجه می‌شود. 

oدر پذیرش فناوری دیجیتال، منابع انسانی نقش مهمی ایفا می‌کند. سازمان باید در راستای جذب و ارتقای منابع انسانی مورد نیاز بکوشد. یک استراتژی سازمان برای کاهش شکاف‌های مهارتی، افزایش سبد خدمات دیجیتال است که منجر به پذیرش فناوری جدید در سازمان می‌شود. موضوع مهارت‌ها و شایستگی‌های منابع انسانی به طور مسقیم، قابلیت فناوری اطلاعات سازمان را تقویت می‌کند. اهمیت این موضوع زمانی آشکارتر می‌شود که شکاف عرضه و تقاضا وجود داشته باشد که در آن تقاضا برای پرسنل با مهارت‌های فناوری دیجیتال بیشتر از عرضه است.

oنگاه به میزان بلوغ فناوری برای پذیرش، از سازمانی به سازمان دیگر متفاوت است. سازمان باید ریسک‌پذیری خود را ارزیابی کند و در هر مرحله از بلوغ فناوری، یک نقطه مناسب برای پذیرش پیدا کند. در حالی که برخی سازمان‌ها دنبال بکارگیری زودهنگام فناوری دیجیتال هستند برخی سازمان‌ها سبک انتظار و تماشا را اتخاذ می‌کنند و تلاش‌های انجام شده توسط سایر سازمان‌ها، رویکرد پذیرش دیجیتال آنها را مشخص می‌کند. به طور کلی سازمان‌هایی که دیرتر فناوری‌ها را می‌پذیرند به دنبال فناوری‌های بالغ‌تر هستند. تعدادی از سازمان‌ها سعی می‌کنند فناوری‌های نوظهور را بکار بگیرند. این سازمان‌های پیشرو تمایل به ایجاد مزیت اول بودن دارند و خطر شکست را می‌پذیرند. در هر حال، در مورد بلوغ فناوری، درک اصول اساسی، هزینه و پیچیدگی‌ها بسیار مهم است.

oسازمان‌ها باید بدانند که سیاست‌ها و مقررات می‌توانند به عنوان یک تسهیل‌گر برای پذیرش فناوری دیجیتال عمل کنند اما گاهی اوقات ممکن است تاثیر عکس داشته باشند و مانع بکارگیری فناوری دیجیتال شوند. سازمان‌ها باید یاد بگیرند که خود را با مقررات در حال تغییر وفق داده و هرگونه حرکت سیاستی دولت‌ها را پیش‌بینی کنند.

oنهایتا مدیران باید توجه داشته باشند که سنجش تحقق ارزش و ایجاد مکانیسم‌هایی برای اندازه‌گیری آن، خصوصا در اوایل چرخه حیات بسیار مهم است. تعیین کمی مزایای پذیرش فناوری دیجیتال، مسیرهای آینده را برجسته می‌کند.



نویسنده:دکتر محمد صادق برادران